- 1391/01/09 - 10:24
- زمان مطالعه : 2 دقیقه
- /ZgJx
مصاحبه با یکی از پرستاران جانباز و ایثارگر شاغل در دانشگاه علوم پزشکی کاشان به مناسبت میلاد حضرت زینب (س) و روز پرستار
گفتگو از زبان آقای دباغ...
محمود دباغ
مسئول بخش جراحی بیمارستان نقوی
تاریخ تولد:آذرماه 1346
نوع ایثارگری: جانباز و خانواده شهید
آخرین مدرک تحصیلی:کارشناس ارشد مراقبتهای ویژه پرستاری
سابقه کار: 18 سال
ادامه گفتگو از زبان آقای دباغ:
اینجانب محمود دباغ برادر شهید احمد دباغ در یک خانواده ای مذهبی در شهر کاشان هستم.
تحصیلات دوره ابتدایی را در دبستان شهید جهانی، راهنمایی را در مدرسه عارف کاشان و متوسطه را در دبیرستان محمودیه کاشان گذراندم و در سال 1364 قبل از اخذ دیپلم به جبهه های جنوب اعزام شدم.
بیش از 7 ماه دفاع در جبهه های حق علیه باطل, در منطقه عملیاتی فاو از ناحیه دست مجروح شدم و در اثر بمباران شیمیایی که در این منطقه اتفاق افتاد، دچار مسمومیت شدم.
بعد از بهبودی به ادامه تحصیل در دبیرستان محمودیه ادامه داده و دیپلم گرفتم.
در سال 1369 پس از شرکت در کنکور در رشته کارشناسی پرستاری دانشگاه علوم پزشکی کاشان پذیرفته و در سال 1373 در این مقطع فارغ التحصیل شدم.
طرح نیروی انسانی را به مدت دو سال در بیمارستانهای تحت پوشش این دانشگاه گذرانده و در سال 1375 به استخدام این دانشگاه درآمدم.
در سال 1368 در آزمون کارشناسی ارشد ناپیوسته دانشگاه آزاد اسلامی شرکت نموده و پذیرفته شدم که به دلایلی انصراف دادم.
مجدداً در سال 1387 با شرکت در آزمون کارشناسی ارشد، در رشته مراقبتهای ویژه پرستاری دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تهران پذیرفته و در سال 1390 این مقطع را به پایان رساندم.
:کارهای اجرایی
مسئول بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان نقوی ( قبل از انتقال بخش بستری ترومای نقوی به بیمارستان شهید بهشتی).
مسئول اورژانس تروما بیمارستان نقوی( قبل از انتقال بخش بستری ترومای نقوی به بیمارستان شهید بهشتی).
هم اکنون: مسئول بخش جراحی بیمارستان نقوی ( از سال 1386).
کارشناس مسئول حاکمیت بالینی بیمارستان نقوی( از سال 1390 با ابلاغ از وزارت بهداشت) .
خاطره از دوران جبهه:
بعد از عقب نشینی در عملیات فاو در حالی که مجروح بودم به بیمارستان اهواز اعزام و پس از بستری متوجه شدم که همه مجروحان به شکم خوابیده اند که باعث سوال، تعجب و خنده می شد وقتی علت را جویا شدم، اظهار کردند: «رزمنده ها در هنگام یورش نیروهای بعثی به منطقه عملیاتی فاو از ناحیه باسن و لگن مجروح شده اند که هنگام پانسمان باید به شکم بخوابند».
خاطرات پرستاری:
خدمت در بخش تروما همواره خاطرات دوران جنگ را برایم تداعی می کند اما این کجا و آن کجا !
در آن زمان مجروحان به هم تعارف می کردند و دیگران را در امور درمان بر خود مقدم می داشتند و هنگام پانسمان و رسیدگی به جراحاتشان، علیرغم داشتن درد و زجر، می خندیدند.
اما اکنون این روحیه گذشت و ایثار کم رنگ شده است به طوریکه در مواقع ازدحام، حتی ما مسئولان بخش نیز اگر تشخیص دهیم جراحات مجروحی از دیگری شدیدتر است و ابتدا باید به او رسیدگی کنیم، مصدومی که قبل از آن مراجعه نموده، خود و اطرافیانش شاکی می شوند و می خواهند که اول به او رسیدگی شود.
.... و دیگر بوی خوب ایثار جبهه ها کمتر به مشام میرسد....